اندیشه ی ناب

به نام هستى رز و عشق

اندیشه ی ناب

به نام هستى رز و عشق

هدایای خداوند

آیا خداوند هدایای  گرانبهای خود را در بسته های زیبای آماده به شما اعطا می کند؟

هرگز!
خداوند بعضی از نعمت ها را درون بسته ای از مشکلات اعطا می کند

 تا بندگان او با حل آن مسائل شایستگی خود را برای دستیابی به آن

 نعمت
ثابت کنند ! ! !

نگو * بگو

نگو - بگو


نگو چرا هر چه می دوم به جایی نمی رسم؟بگو من با اندیشه ام می دوم نه با پاهایم!اندیشه مرا به جایی خواهد رساند که پا یارای رسیدن به آنجا را نخواهد داشت.


نگو چرا شرایط هیچ وقت مساعد نیست؟بگو اگر ندانم به سوی کدامین بندر باید بادبان برافرازم هیچ بادی مساعد نخواهد بود.


نگو چرا هیچ تحولی ایجاد نمی شود؟بگو ممکن است جاده ای منحنی دقیقا سر همین پیچ ظاهر شود که مسیر مرا متحول کند.


نگو چرا راه رسیدن به خوشبختی پر فراز و نشیب است؟بگو ما صعود خود را از قله آغاز نمی کنیم بلکه از پایین ترین نقطه آغاز می کنیم.هدف آفرینش یعنی دعوت به صعود برای کشف بدترین ها!


انسانهای بزرگ

انسانهای بزرگ آنهایی هستند که روان را برتر از هر نیروی مادی می دانند و معتقدند که انگار بر جهان حکومت می کنند بنابراین باید بدانی:

* وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنی بی اعتماد به خود هستی.

* وقتی با خشونت زندگی می کنی می آموزی جنگ جو باشی.

* وقتی با ترس زندگی می کنی می آموزی بزدل باشی.

* وقتی با ترحم زندگی می کنی می آموزی ناامید باشی.

* وقتی با تمسخر زندگی می کنی می آموزی خجالتی باشی.

* وقتی با حسادت زندگی می کنی می آموزی در خود احساس گناه داشته باشی.


اما:

- اگر با شکیبایی زندگی کنی بردباری را می آموزی.

- اگر با اطمینان زندگی کنی اعتماد به خود و دیگران را می آموزی.

- اگر با صداقت زندگی کنی حقیقت را می آموزی.

- اگر با توافق زندگی کنی دوست داشتن خود و دیگران را می آموزی.

- اگر با انصاف زندگی کنی دفاع از حقوق را می آموزی.

- اگر با دوستی و محبت زندگی کنی زندگی در دنیای امن را می آموزی.

- اگر با تایید زندگی کنی با هدف زندگی کردن را می آموزی.

الگویی برتر


الگویى برتر

1-از کودکى عاشق آموختن بود.علم و دانش را به هر کارى ترجیح مى داد.مناسبت ها را با مطالعه مى گذراند.پدرش با خارکنى نانى حلال اما ناچیز براى خانواده مهیا مى کرد.حسینعلى هم قدردان زحمات پدر بود و هیچ وقت ناشکرى نمى کرد. با خانواده اش انس مى گرفت و سعى مى کرد آموخته هایش را به آنان هم بیاموزد.او واقعا عاشق بود، عشق به دانش و مطالعات پى در پى او قدرت درک و فهمش را بالا برده بود.اتلاف وقت نداشت. همیشه سعى مى کرد نکته اى آموزنده از کسى یا چیزى فرا گیرد.روز به روز بر آموخته هایش افزوده مى شد و زندگى به همین روال مى گذشت.

2-او اکنون جوان است و سعى بر این دارد تا با پیروى از پدر پیرو حق و طرفدار حقدار باشد.در حال حاضرجوانى بیش نیست و با دوست خود آقاى مطهرى نزد استادش آیت الله بروجردى به تحصیل دروس حوزوى مى‌ پردازد.استادش او را مجتهد جوان حوزه نامیده است و به داشتن همچین شاگردى افتخار مى کند. سرانجام آیت الله بروجردى از دنیا مى رود و اوهمراه با دیگر طلبه ها به مشورت براى انتخاب جانشین استاد هستند و همگى بدون هیچ مخالفتى امام خمینى را که مردى آگاه به دین عالم و کامل است بر مى گزینند و تلاش بر این دارند که او را در راه حق و مبارزه با حکومت ظالم تنها نگذارند. آنها در راه زنده نگه داشتن اسلام شکنجه ها و زندان هاى بسیارى را تحمل مى کنند و هرگز در برابر ظالم ساکت نمى مانند.او دوست و دوستدار امام است. با امام در مورد مسائل دینى و شرعى سخن مى گوید و امام را استاد خود مى داند. حکومت ستمگر شاه محمد جوان را جلوى چشمان پدر شکنجه مى کند و او خم به ابرو نمى آورد.

3- اکنون پس از انقلاب است و بسیارى با او دشمن اما در خانه اش به روى همه باز است، به عقیده ى او هرکس نظر خاصى دارد و نباید از خواسته هایى که مخالف نظرش هستند محروم شود.وقتى مظلومى را مى بیند به طرفدارى از او بر مى خیزد حتى اگر به ضررش باشد با جان و دل دفاع مى کند تا اگر توانست حقش را بگیرد.روزها را با مطالعه مى گذراند و شبها را با راز و نیاز. حاضر نیست حتى یک لحظه در برابر ظلم ساکت بماند.هر روز از مشکلات جامعه آگاه مى شود و غم و غصه اى به دردهایش افزوده مى شود.دغدغه هاى ملت او را ناراحت و خوشحالى هاى ملت او را شاد مى کند.

آرى او الآن در بین ما نیست و با رفتنش کوهى از غم بر دوش ما انداخت و کوله بارى از مسئولیت از دوش خود برداشت.

"خاطرش زنده و راهش پررهرو باد"

مریم رستمى

ترکیه

ترکیه کشورى آسیایى اروپایى است  بدین معنا که مرز مشترک این دو قاره در استانبول واقع شده است.بافت شهرى استانبول شامل دو قسمت است قسمتى فرهنگ و آداب و رسوم اروپا و قسمتى با فرهنگ و آداب و رسوم آسیا و همین امر باعث ایجاد شهرى بسیار زیبا شده است که هر ساله هزاران توریست را جذب مى کند.از مکانهاى دیدنى این شهر مى توان پل بغاز - هفتمین پل معلق جهان - ، کاخ دلمه باغچه ، مساجد ایاصوفیه و سلطان احمد را نام برد.این شهر همچنین جزایر بسیار زیبایى دارد از جمله جزیره ى بیوک آدا که بسیار سرسبز و دیدنى است.



مسجد سلطان احمد


پل بغاز



جزیره بیوک آدا




یکى از میدان هاى شهر



دکتر علی شریعتی

بارالها!

براى همسایه اى که نان مرا ربود ، نان

براى دوستى که قلب مرا شکست ،مهربانى

براى آنکه روح مرا آزرد ،بخشایش

و براى خویشتن خویش آگاهى و عشق مى طلبم.

"دکتر على شریعتى"


نفسم میگیرد در هوایى که نفس هاى تو نیست

دکتر شریعتی

درد من تنهایی نیست بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت  بی عرضگی را صبر و با تبسمی بر لب این حماقت را حکمت خداوند می نامند.(دکتر شریعتی)